خارج فقه (نظام اقتصادی اسلام) حرم مطهر ۱۴۰۴

درس خارج فقه استاد عابدی

ادامه بررسی روایات حرمت ربا

مباحث مطرح شده در این جلسه:

  • ادامه بررسی روایات حرمت ربا
❋ ❋ ❋
حرمت ربا

حدیث ۷: وعنه، عن عثمان بن عیسی، عن زرارة، عن أبی عبدﷲ علیه‌السلام قال: قلت له: إنی سمعت ﷲ یقول:    (یمحق ﷲ الربا ویربی الصدقات)  ، وقد أری من یأکل الربا یربو ماله، فقال: أی محق أمحق من درهم ربا یحمق الدین، وإن تاب منه ذهب ماله وافتقر. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۱۹ ابواب الربا باب اول حدیث ۷)

دلالت حدیث: در آیه این‌گونه است که یمحق ﷲ الربا یعنی خدا ربا را نابود می‌کند ولی ائمه اطهار این‌گونه معنا کرده‌اند که ربا را فاعل دانسته و دین را مفعول دانسته‌اند، یعنی ربا دین را از بین می‌برد و شاید بگوییم آنچه دین را از بین می‌برد حرام است.

سند حدیث: شیخ طوسی از حسین بن سعید نقل کرده که سند شیخ طوسی به حسین بن سعید صحیحه است. عثمان بن عیسی و زراره از بزرگان هستند.

سند شیخ صدوق مرسل است. همین حدیث را شیخ طوسی از محمد بن حسن صفار صاحب بصائر الدرجات از محمد بن عیسی بن عبید بن یقطین از سماعه بن مهران که واقفی است نقل نموده است.

شیخ طوسی، محمد بن عیسی بن عبید را ضعیف دانسته است ولی نجاشی از او تعریف و تمجید کرده است. شیخ انصاری در وسایل در بحث حجیت خبر واحد فرموده است صدوق از ابن ولید نقل کرده است که محمد بن عیسی بن عبید را از نوادرالحکمه استثنا کرده و او را ضعیف دانسته است. می‌فرماید گرچه شیخ صدوق به او اعتماد نکرده است ولی چه کسی بهتر و موثق‌تر از محمد بن عیسی بن عبید. تعبیر نجاشی از تعبیر صدوق، موثق‌تر است چون صدوق در رجال مقلد ابن ولید است. اشکالی به این سند باشد مربوط به سماعه است که واقفی است.

صاحب وسایل می‌فرماید: وبإسناده عن محمد بن الحسن الصفار، عن محمد بن یحیی، عن سماعة بن مهران قال: قلت لابی عبدﷲ علیه‌السلام وذکر مثله. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۰ ابواب الربا باب اول حدیث ۷)

در تهذیب چنین حدیثی با این سند نبود. در اصول کافی صدها حدیث با این سند وجود دارد اما در تهذیب چنین سندی وجود ندارد.

حدیث ۸: محمد بن علی بن الحسین بإسناده عن هشام بن الحکم أنه سأل أبا عبدﷲ علیه‌السلام عن علة تحریم الربا؟ فقال: انه لو کان الربا حلالا لترک الناس التجارات وما یحتاجون إلیه، فحرم ﷲ الربا لتنفر الناس من الحرام إلی الحلال وإلی التجارات من البیع والشراء، فیبقی ذلک بینهم فی القرض. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۰ ابواب الربا باب اول حدیث ۸)

این حدیث دلالت بر حرمت ربا ندارد، مگر آنکه از باب تقریر سؤال سائل باشد.

صاحب وسایل می‌نویسد: ورواه فی (العلل) عن علی بن أحمد، عن محمد بن أبی عبدﷲ، عن محمد بن أبی بشر، عن علی بن العباس، عن عمر بن عبد العزیز، عن هشام بن الحکم نحوه. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۰ ابواب الربا باب اول حدیث ۸)

شیخ صدوق در علل الشرایع از علی بن احمد نقل می‌کند. علی بن احمد کوفی و متوفی ۳۵۲ است. در شرح‌حال او گفتند اواخر عمر غالی شد. کتاب‌های زیادی نوشته است و معمولاً می‌گویند کتاب‌های او خوب نیستند. ولی کتاب‌های او را جستجو کردیم و معمولاً کتاب‌های او در زمینه نقد اسماعیلیه، نقد معتزله، تناقضات معتزله، نقد زیدیه، نقد واقفیه و … است. این کتاب‌ها کلامی بوده و خوب هستند. شاید مراد از غالی بودن ایشان آن است که کتاب‌هایش کلامی و عقلی است که با ذوقیات اهل حدیث جور درنمی‌آید. لذا اینکه بگوییم کتاب‌های او فاسد است، صحیح نیست.

علی بن احمد از محمد بن ابی‌عبدﷲ برقی که معتبر است نقل می‌کند. محمد بن ابی بشر مجهول است. علی بن عباس را در رجال ضعیف دانسته‌اند. عمر بن عبدالعزیز اعتبار ندارد. این سند ضعیف است.

حدیث ۹:  وبإسناده عن هشام بن سالم، عن أبی عبدﷲ علیه‌السلام قال: إنما حرم ﷲ الربا کیلا یمتنعوا من صنائع المعروف. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۰ ابواب الربا باب اول حدیث ۹)

ورواه فی (العلل) عن علی بن حاتم، عن محمد بن أحمد بن ثابت، عن عبید، عن ابن أبی عمیر، عن هشام بن سالم نحوه.

علی بن حاتم قزوینی موثق است. تفسیر قمی را به او نسبت داده‌اند یا اینکه تفسیر قمی، تفسیر نابیناها بوده است چون علی بن ابراهیم قمی و علی بن حاتم قزوینی و ابی الجارود نابینا بودند و کسی تفسیر این سه نفر را یکجا جمع کرده و چاپ نموده است. محمد بن احمد بن ثابت مجهول است. سند این حدیث ضعیف است.

حدیث ۱۰: وبإسناده عن محمد بن عطیة، عن زرارة، عن أبی جعفر علیه‌السلام قال: إنما حرم ﷲ عزّ وجلّ الربا لئلا یذهب المعروف. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۰ ابواب الربا باب اول حدیث ۱۰)

ورواه فی (العلل) عن علی بن أحمد عن حمید، عن عبدﷲ بن أحمد النهیکی، عن علی بن الحسن الطاطری، عن درست بن أبی منصور، عن محمد بن عطیة مثله.

همه افراد این سند ضعیف المذهب فاسد هستند.

حدیث ۱۱: وبإسناده عن محمد بن سنان ان علی بن موسی الرضا علیه‌السلام کتب إلیه فیما کتب من جواب مسائله: وعلة تحریم الربا لما نهی ﷲ عزّ وجلّ عنه، ولما فیه من فساد الاموال، لان الانسان إذا اشتری الدرهم بالدرهمین، کان ثمن الدرهم درهما وثمن الآخر باطلا، فبیع الربا وشراؤه وکس علی کل حال، علی المشتری وعلی البائع، فحرم ﷲ عزّوجلّ علی العباد الربا لعلة فساد الاموال، کما حظر علی السفیه أن یدفع إلیه ماله، لما یتخوف علیه من فساده حتی یؤنس منه رشد، فلهذه العلة حرم ﷲ عزّ وجلّ الربا، وبیع الدرهم بالدرهمین، وعلة تحریم الربا بعد البینة لما فیه من الاستخفاف بالحرام المحرم، وهی کبیرة بعد البیان وتحریم ﷲ عزّ وجلّ لها، لم یکن إلا استخفافا منه بالمحرم الحرام، والاستخفاف بذلک دخول فی الکفر، وعلة تحریم الربا بالنسیئة لعلة ذهاب المعروف، وتلف الاموال، ورغبة الناس فی الربح، وترکهم القرض، والقرض صنائع المعروف، ولما فی ذلک من الفساد والظلم وفناء الاموال. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۱ ابواب الربا باب اول حدیث ۱۱)

سند صدوق به محمد بن سنان معتبر است اما محمد بن سنان اختلافی بوده و برخی او را موثق دانسته و برخی ضعیف شمرده‌اند.

سند صدوق به محمد بن سنان چنین است: و ما کان فیه عن محمّد بن سنان فقد رویته عن محمّد بن علیّ ماجیلویه- رضی اللّه عنه-  عن عمّه محمّد بن أبی القاسم،  عن محمّد بن علیّ الکوفیّ،  عن محمّد بن سنان؛ و رویته عن أبی- رضی اللّه عنه- عن علیّ بن إبراهیم،  عن أبیه،  عن محمّد بن سنان (من لا یحضره الفقیه ج ۴ ص ۵۲۳)

صدوق دو سند به محمد بن سنان دارد که سند اول مشکل دارد اما سند دوم معتبر است. گرچه محمد بن سنان اختلافی است.

صاحب وسایل و علامه حلی محمد بن سنان را توثیق کرده‌اند اما بقیه وی را تضعیف نموده‌اند و چون صاحب وسایل و علامه حلی متأخر هستند و نظرات آن‌ها اجتهادی است، قابل‌اعتنا نیست.

حدیث ۱۲:  وبإسناده عن حماد بن عمرو، وأنس بن محمد عن أبیه، عن جعفر بن محمد، عن آبائه، عن النبی صلی‌ﷲ‌علیه‌وآله – فی وصیته لعلی علیه‌السلام – قال: یا علی، الربا سبعون جزء فأیسرها مثل أن ینکح الرجل أمّه فی بیت ﷲ الحرام. یا علی، درهم ربا أعظم عند ﷲ من سبعین زنیة کلها بذات محرم فی بیت ﷲ الحرام. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۱ ابواب الربا باب اول حدیث ۱۲)

شیخ صدوق از حماد بن عمر، انس بن محمد و پدرش مجهول هستند. دلالت حدیث خوب است ولی سند آن اعتبار ندارد.

حدیث ۱۴: وفی (معانی الاخبار) عن أحمد بن الحسن القطان، عن أحمد بن یحیی بن زکریا، عن بکر بن عبدﷲ بن حبیب، عن تمیم بن بهلول، عن أبیه، عن عبدﷲ بن الفضل الهاشمی قال: قلت لابی عبدﷲ علیه‌السلام : ما معنی قول المصلی فی تشهده: لله ما طاب وطهر وما خبث فلغیره؟ قال: ما طاب وطهر کسبک الحلال من الرزق، وما خبث فالربا. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۲ ابواب الربا باب اول حدیث ۱۴)

احمد بن الحسن القطان مجهول است. احمد بن یحیی بن زکریا مجهول است. نجاشی درباره بکر بن عبدﷲ بن حبیب گفته است: یعرف حدیثه و ینکر. ظاهر این عبارت آن است که احادیث آن قابل‌اعتنا نیست. آیت‌ﷲ خویی می‌فرماید معنای این عبارت آن است که برخی از احادیث مطالبی دارد که از فهم ما بالاتر است و ما نمی‌فهمیم و لذا دلیل بر ضعف راوی نیست. پاسخ می‌دهیم اگر یعرف و ینکر اصطلاح خاص نبود، فرمایش آیت‌ﷲ خویی صحیح بود ولی این عبارت اصطلاح حدیثی اهل سنت است؛ مثلاً در سنن ترمذی و سنن نسایی فراوان از این عبارت استفاده کردند. وقتی راوی حدیثی در فضائل امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل کند اهل سنت می‌گویند ینکر یعنی سند صحیح است ولی مطلب حدیث با مذهب ما جور درنمی‌آید و کنار می‌گذاریم.

تمیم بن بهلول و پدرش مجهول هستند. عبدﷲ بن فضل هاشمی نیز مجهول است.

حدیث ۱۳: قال: ومن ألفاظ رسول ﷲ صلی‌ﷲ‌علیه‌وآله الموجزة التی لم یسبق الیها: شر المکاسب کسب الربا.

سند حدیث صحیح نیست. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۱ ابواب الربا باب اول حدیث ۱۳)

اگر آیه را در نظر بگیریم خدا می‌فرماید: حرم الربا؛ که این آیه حمل ربا گیرنده و هم ربادهنده را شامل می‌شود ولی در ذهن عرف این است که فقط شامل ربا گیرنده می‌شود. آنچه از ضروریات دین است حرمت ربا گیرنده است گرچه ربادهنده هم کار حرامی کرده است. این حدیث هم رباخوار را می‌گوید نه ربادهنده را.

حدیث ۲۴: وعن أبی عمرو الزبیری، عن أبی عبدﷲ علیه‌السلام قال: إن التوبة مطهرة من دنس الخطیئة، قال ﷲ: (یا أیها الذین آمنوا اتقوا ﷲ وذروا ما بقی من الربا ان کنتم مؤمنین – إلی قوله – تظلمون) فهذا ما دعا ﷲ الیه عباده من التوبة ووعد علیها من ثوابه، فمن خالف ما أمره ﷲ به من التوبة سخط ﷲ علیه، وکانت النار أولی به وأحق. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۴ ابواب الربا باب اول حدیث ۲۴)

در رجال چند نفر به نام زبیری هست. احتمالاً مراد ابوعمرو بن عبدﷲ بن مصعب بن زبیر بن عوام است که اعتبار ندارد.

اینکه فرمود به جهنم سزاوارتر است معلوم نیست که به جهنم می‌رود یا خیر.

حدیث اول باب ۲: محمد بن یعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن ابن فضال، عن ابن بکیر قال: بلغ أبا عبدﷲ علیه‌السلام عن رجل أنه کان یأکل الربا ویسمیه اللباء ، فقال: لئن أمکننی ﷲ منه لاضربن عنقه. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۵ ابواب الربا باب دوم حدیث ۱)

عبدﷲ بن بکیر ظاهراً واقفی است ولی ثقه است.

ربا خوردن حرام است و تعزیر دارد اما گردن زدن او جایز نیست مگر آنکه مراد این باشد که ربا را حلال بداند که در این صورت مرتد است. قبلاً گفته شد که اعدام مرتد حکم سیاسی است و شاید امام در مقام تهدید است و واقعاً او را گردن نمی‌زند.

حدیث اول و حدیث دوم باب ۳ یک حدیث بوده و تکرار شده است. حدیث اول از کافی و حدیث دوم از تهذیب نقل شده است و هر دو از ابراهیم بن عمر یمانی است.

حدیث اول باب ۴: محمد بن یعقوب، عن علی بن إبراهیم، عن أبیه، عن ابن أبی نجران، عن عاصم بن حمید، عن محمد بن قیس، عن أبی جعفر علیه‌السلام قال: قال أمیرالمؤمنین علیه‌السلام : آکل الربا ومؤکله وکاتبه وشاهداه فیه سواء. (وسائل الشیعه ج ۱۸ ص ۱۲۶ ابواب الربا باب ۴ حدیث ۱)

سند حدیث معتبر است. این حدیث عیناً در صحیح بخاری و صحیح مسلم نقل شده است. آکل یعنی رباخوار و موکل یعنی کسی که ربا می‌دهد که دیگری ربا بخورد. مؤاکل یعنی رباخوار و هم‌سفره او.

محل برگزاری